۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

املاى بعضى از واژه‌ها و پيشوندها و پسوندها

اى (حرف ندا) هميشه جدا از منادا نوشته مى‌شود:
          اى خدا، اى كه
اين، آن جدا از جزء و كلمۀ پس­از خود نوشته مى‌شود:
          استثنا: آنچه، آنكه، اينكه، اينجا، آنجا، وانگهى
همين، همان همواره جدا از كلمۀ پس­از خود نوشته‌ مى‌شود:
      همين خانه، همين‌جا، همان كتاب، همان‌جا
هيچ همواره جدا از كلمۀ پس­از خود نوشته مى‌شود:
      هيچ‌يك، هيچ‌كدام، هيچ‌كس
چه جدا از كلمۀ پس­از خود نوشته مى‌شود، مگر در:
      چرا، چگونه، چقدر، چطور، چسان
چه همواره به كلمۀ پيش­از خود مى‌چسبد:
      آنچه، چنانچه، خوانچه، كتابچه، ماهيچه، كمانچه، قباله‌نا‌مچه
را در همه‌جا جدا از كلمۀ پيش­از خود نوشته مى‌شود، مگر در موارد زير:
      چرا در معناى «براى چه؟» و در معناى «آرى»، در پاسخ به پرسش منفى.
كه جدا از كلمۀ پيش­از خود نوشته مى‌شود:
      چنان‌كه، آن‌كه (= آن‌كسى‌كه)
      استثناء: بلكه، آنكه، اينكه
ابن، حذف يا حفظ همزۀ اين كلمه، وقتى كه بين دو عَلَم (اسم خاص اشخاص) واقع شود، هردو صحيح است:
      حسين‌بن‌على/ حسين‌ابن‌على؛ محمّدبن‌زكرياى رازى/ محمّدابن زكرياى رازى؛ حسين‌بن‌عبدالله‌بن‌سينا/ حسين‌ابن‌عبدالله‌ابن‌سينا
به در موارد زير پيوسته نوشته مى‌شود:
    1. هنگامى‌كه بر سر فعل يا مصدر بيايد (همان‌كه اصطلاحاً «باى زينت» يا «باى تأكيد» خوانده مى‌شود):
          بگفتم، بروم، بنمايد، بگفتن (= گفتن)
    2. به‌صورت بدين، ‌بدان، بدو، بديشان1 به‌كار رود. به‌كار رود.
    3. هرگاه صفت بسازد:
          بخرد، بشكوه، بهنجار، بنام
به در ساير موارد جدا نوشته مى‌شود:
به برادرت گفتم، به سر بردن، به آواز بلنـد، به‌سختى، منـزل‌به‌منـزل، به نام خدا
    تبصره: حرف «به» كه در آغاز بعضى از تركيب‌هاى عربى مى‌آيد از نوع حرف اضافۀ فارسى نيست و پيوسته به كلمۀ بعد نوشته مى‌شود:
          بعينه، بنفسه، برأي‌العين، بشخصه، مابازاء، بذاته
ـ هرگاه «باى زينت»، «نون نفى»، «ميم نهى» بر سر افعالى كه با الف مفتوح يا مضموم آغاز مى‌شوند (مانند انداختن، افتادن، افكندن) بيايد، «الف» در نوشتن حذف مى‌شود:
          بينداز، نيفتاد، ميفكن
بى ‌هميشه جدا از كلمۀ پس­از خود نوشته مى‌شود، مگر آنكه كلمه بسيط‌گونه باشد، يعنى معناى آن دقيقاً مركّب از معانى اجزاى آن نباشد:
          بيهوده، بيخود، بيراه، بيچاره، بينوا، بيجا
مى و همى همواره جدا از كلمۀ پس­از خود نوشته‌ مى‌شود:
         مى‌رود، مى‌افكند، همى‌گويد
هم ‌همواره جدا از كلمۀ پس­از خود نوشته مى‌شود، مگر در موارد زير:
    1. كلمه بسيط‌گونه باشد:
          همشهرى، همشيره، همديگر، همسايه، همين، همان، همچنين، همچنان
    2. جزء دوم تک‌هجايى باشد:
          همدرس، همسنگ، همكار، همراه
    در صورتى كه پيوسته‌نويسى «هم» با كلمۀ بعداز خود موجب دشوارخوانى شود، مانند همصنف، همصوت، همتيم جدانويسى آن مرجّح است.
    3. جزء دوم با مصوت «آ» شروع شود:
           همايش، هماورد، هماهنگ
    در صورتى كه قبل­از حرف «آ» همزه در تلفّظ ظاهر شود، هم جدا نوشته مى‌شود:
           هم‌آرزو، هم‌آرمان
    تبصره: هم، بر سر كلماتى كه با «الف» يا «م» آغاز مى‌شود، جدا نوشته مى‌شود:
           هم‌اسم، هم‌مرز، هم‌مسلک
تر و ترين همواره جدا از كلمۀ پيش­از خود نوشته مى‌شود، مگر در:
           بهتر، مهتر، كهتر، بيشتر، كمتر
ها (نشانۀ جمع) در تركيب با كلمات به هر دو صورت (پيوسته و جدا) صحيح مى‌باشد:
           كتابها/ كتاب‌ها، باغها/ باغ‌ها، چاهها /چاه‌ها، كوهها/ كوه‌ها، گرهها/ گره‌ها
    اما در موارد زير جدانويسى الزامى است:
    1. هرگاه ها بعداز كلمه‌هاى بيگانۀ نامأنوس به كار رود:
           مركانتيليست‌‌ها، پزيتيويست‌ها، فرماليست‌‌ها
    2. هنگامى‌كه بخواهيم اصل كلمه را براى آموزش يا براى برجسته‌سازى مشخص كنيم:
           كتاب‌ها، باغ‌‌ها، متمدن‌ها، ايرانى‌ها
    3. هرگاه كلمه پردندانه (بيش­از سه دندانه) شود و يا به «ط» و «ظ» ختم شود:
          پيش‌بينى‌ها، حساسيت‌‌ها، استنباط‌ها، تلفّظ‌ها
    4. هرگاه جمع اسامى خاص مدّنظر باشد:
          سعدى‌ها، فردوسى‌ها، مولوى‌ها، هدايت‌ها
    5. كلمه به هاى غيرملفوظ ختم شود:
          ميوه‌ها، خانه‌ها
    يا به هاى ملفوظى ختم شود كه حرف قبل­از آن حرف متّصل باشد:
          سفيه‌ها، فقيه‌ها، پيه‌ها، به‌ها

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر